.....خوشبختی یعنی داشتن تو !!!!!!!
این روزها ، من ، تمام وقت در اختیارت هستم و برای اینکه تنهایی هایم را پر میکنی به تو مدیونم... الان خونه مامان بزرگ و به قول سودا جونم مامان بوزوگ فدای حرف زدنت نمیدونم چطوری شیرین زبونی هات رو توصیف کنم دیگه کاملا حرف میزنی و از 4 تا 5 کلمه ای هم گذشتی وقتی شروع به حرف زدن میکنی همه میخندن چون همش در حال دلبری هستی و دل همه رو میبری کارایی میکنی که من تو خانواده بابایی که کم خنده رو تو خونوادشون دیدم ولی حالا لبخند رو میبینم و بعضی اوقات خنده و این واقعا حداقل برای من تعجب آوره یک هفته خونه مامان جون ابنا بودیم و واقعا به من بیشتر از همیشه خوش گذشت چون دیگه بهونه بابا احمد رو کمتر میگرفتی و از طرفی خودمم انگار بزرگتر شده...
نویسنده :
منا
2:08