سوداسودا، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 11 روز سن داره

عزیز دل مامان و بابا

قورباغه شکم گنده(تمرین حافظه ارتباط دهنده)

1391/5/9 1:37
نویسنده : منا
816 بازدید
اشتراک گذاری

شنبه :یک روز داسی به گردش رفت که در میان راه چتری پیداکرد وآن را برداشت و به آقا قورباغه نشان داد
یکشنبه :داس گفت از امروز ما میتوانیم با هم داخل این چتر زندگی کنیم قورباغه خیلی خوشحال شد
دوشنبه:وقتی داس رفت داخل چتر دید دیگر جایی برای قورباغه وجود نداره
سه شنبه: پس قرار شد داس داخل چتر بخوابه و قورباغه روی زمین
چهارشنبه:یک شب قورباغه به داس گفت مشه امشب من داخل چتر بخوابم
پنج شنبه:فردا صبح وقتی داس بیدار شد دید خبری از چتر نیست و قورباغه آن راخورده است

این مراحل مال وقتیه که کودک بتونه صحبت کنه
1. از کودک بخواهید پایان قصه را خود تمام کند
2. از کودک بخواهید نامی برای داستان انتخاب کنه
3. هر کدام از فلش کارت ها رو برداشته و روی آن چیزی قرار داده واز کودک بخواهید حدس بزند که کدام فلش کارت زیر درپوش است
4. از کودک بخواهید خودش با همین فلش کارتا داستان دیگری را تعریف کند
5. از کودک بخواهید یک قسمت از داستان رو با تخیلات  خودش تغییر بدهد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

الهه
9 مرداد 91 0:55
منا جان اين داستان اشكال داره. هر كلمه بايد فقط يك بار استفاده بشه!!!!



وای ممنون الهه جون که میای تو وبلاگم ونظرت هم میدی بووووووووووس برای کوچولوت
الهه
9 مرداد 91 1:02
آهان فهميدم روال كار به چه صورته. داستان تصادفي رو گفتي. اول به روزها دقت نكردم فقط به نظرم روز سه شنبه كه با و به هم مربوط شده خيلي خوب نيست. بايد هر كلمه دقيقاً به كلمه قبل خودش مربوط باشه نه دو تا كلمه به يه كلمه. يعني داس به چتر مربوط باشه اينجا داس و قورباغه به چتر مربوط شدن يكي داخل يكي خارج!


مرسی
سودای عزیزم این خاله الهه اولین کسی بوده که باعث شد من این روش رو بشناسم و بتونم روی شما پیاده کنم