سوداسودا، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 9 روز سن داره

عزیز دل مامان و بابا

خدايا شكرت

1391/9/21 0:37
نویسنده : منا
416 بازدید
اشتراک گذاری

بازم ميگم خدايا شكرت هزاران بارم بگم به خدا كمه به خاطر وجود  همسري مهربون و دختر نازنينم تو رو شكر ميكنم

دختر نازنينم بعد از 4 روز تب تمام بدنت شروع كرد به جوشهاي زير پوستي نه يه دونه نه هزارتا بلكه انقدر كه كل بدنت قرمز بود يه تيكه نميدوني چقدر اعصابم خورد شد تا موقعي كه رسيدم مطب دكتر ناصر حميدي كه اينطور كه شنيدم يكي از بهترين دكتراي تو تهرانه و خوشبختانه چسب خونه مون هم هست كه من تو اين مدت بي اطلاع بودم نميدوني چقدر اونجا بهونه گيري كردي و چند نفر هم بهم گفتن دخترتون سرخك گرفته بالاخره بعد از 2 ساعت نشستن نوبتمون شد وقتي دكتر  معاينه ات كرد مطب رو رو سرت گذاشتته بودي تا جايي كه هرچقدر دكتر بلند صحبت ميكرد بازم صداي دكتر رو نميشنيدم بله دكتر نظرشون اين بود كه يه ويروس جديده كه 10 روز طول ميكشه امروز روز هفتم كه خدا رو شكر غذا خوردنت بهتر شده و همينطور  جوشها هم نود درصد از بين رفته 

وزنتون 8200 

قد:75

براتون آقاي دكتر آز خون با آز ادرار نوشت

موقع آز خون براي فقر آهن و كمخونيتون  نميدوني چكار كري دقيقا 3 ساعت رگ دست و پايي از شما پيدا نكردن بالاخره ازتون خون گرفتن ولي همچنان نتونستم ازت آز ادرار بگيرم

 

خوب يكم از كاراتون بگم:

اول از همه دائما كلمه نه رو ميگي هر چي بهت ميگيم ميگي نه نه نه 

ياد گرفتي قاشق چيه البته ماماني بهت نشون داده 

راستش فلش كارتات رو تغيير دادم  و شروع كردم از كلمه هاي كه تو روز مره باهاش كار داري مثل قاشق ،چنگال و.........

باهات هم بازي ميكنم مثلا بهت ميگم قاشق رو بده بابا  بعد بابا قاشق رو ميگيره بهت ميگه قاشق رو بده مامان انقدر اين بازي رو انجام داديم تا ياد گرفتي به چي ميگيم قاشق

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)